فروش خصوصی و Flash(اختصاص یک مدت زمان محدود برای خرید یک کالا) عامل موفقیت و رونق در بازار تجارت الکترونیک بوده اند. این دو مدل در سال های 2009 و 2010 بازدهی بالایی را در تجارت الکترونیک سبب شدند. برخی بر این باورند که فروش فلش همچنان بهترین مدل فروش درتجارت الکترونیک است که بازده بالایی را در پی دارد. همچون تمام نوآوری ها و تغییرات جدید، این دو مدل جدید فروش نیز موثر واقع شده و بدعت های جدید و هیجان انگیزی را در دنیای تجارت الکترونیک ایجاد کردند.
اما موج جدید نوآوری ها و تغییرات که در آینده قرار است شکل بگیرند شامل چه نوآوری هایی خواهد بود؟ آیا تجارت آنلاین شما با ایجاد تحولی جدید می تواند انگیزه را در مشتریان زنده کند؟ آیا استراتژی فروشی وجود دارد که بی استفاده مانده باشد؟
ما دراین مقاله به پنج نوآوری در زمینه تجارت الکترونیک اشاره میکنیم که در آینده نزدیک رخ خواهند داد.
فروش براساس موقعیت و مکان کاربران.
پیشتر شاهد بودیم که چطور فروشندگان با استفاده از هدف قراردادن موقعیت جغرافیایی برای ارسال نوتیفیکیشن ها به مشتریانی که در نزدیکی فروشگاههای آنها قدم میزنند بهره می برند. این نوع فروش از طریق موبایل با توجه به ترکیب شگفتی های خرید آنلاین و آفلاین، پیشرفت زیادی برای صنعت خرده فروشی را درپی داشته است.
تجارت الکترونیک چه جایگاهی در فروش از طریق موبایل دارد؟ قطعا شما درکنار فروشگاههای فیزیکی خود از وب سایت های واکنشگرا و ابزارهای موقعیت یاب جغرافیایی نیز استفاده میکنید اما آیا مشتریان آنلاین خود را براساس موقعیت جغرافیایی آنها هدف قرار میدهید؟
از آنجاییکه بسیاری از مردم درحال حرکت و بصورت اینترنتی ،خریدهای خود را انجام میدهند بنابراین ضروری است که این دسته از افراد را هدف قرار داده و بررسی کنید آنها بهنگام جابجایی با مترو یا زمانیکه سرکار میروند چطور خرید میکنند.
اولین موج جدید نوآوری در قالب check in های موبایل رخ خواهد داد، بعبارت دیگر مشتریان تاریخ رفتن به جایی یا رخ دادن یک واقعه را در گوشی های خود ثبت میکنند. بطور خلاصه مشتریان بهنگام تعامل با دنیای واقعی، از این ابزار دیجیتال بهره برده و این فرصت را بدست می آورند که دنیای واقعی را از طریق دنیای دیجیتال تجربه کنند.
درنظر گرفتن تخفیف براساس موقعیت جغرافیایی نیز، دور از انتظار نیست. فرض کنید کمپانی های آنلاین می توانستند زمانیکه مصرف کنندگان از رقیب آنها خرید میکنند یا کالایی مشابه آنچه آنها عرضه میکنند را خریداری میکنند، بطور خودکار نوتیفیکیشن هایی مبنی بر بهتر یا ارزانتر بودن کالا برای آنها ارسال کنند. بعنوان مثال تصور کنید مالک یک فروشگاه آنلاین هستید و تجهیزات بدنسازی میفروشید. شخصی وارد باشگاه بدنسازی میشود و نوتیفیکیشنی مبنی بر تخفیف تجهیزات شما دریافت میکند.
آپشن های فوق سریع تحویل کالا یا بارگیری
ما بسرعت به سمت دنیایی پیش میرویم که تحویل کالا در عرض دوازده ساعت، شیوه ای قدیمی محسوب میشود. کمپانی آمازون علاوه بر تحویل دو روزه کالا در پکیج درجه یک خود، بطور وحشتناکی نرخ را نیز پایین آورده است.
تغییر دیگری که رخ خواهد میتواند چیزی شبیه به این باشد: تحویل یک یا دو ساعته کالا و فراهم کردن امکان ارسال یا دریافت کالاها و هدایای مهم و ضروری برای مشتریان. شیوه دیگر هدف قراردادن مشتریان براساس مکان و موقعیت آنها و"گرفتن کالا در فروشگاه" است ،بطوریکه مشتریان را به نزدیکترین نمایندگی فرستاده تا کالای خود را تحویل بگیرند.
ارتباط با دنیای فیزیکی برای لذت کلی.
یکی از بزرگترین موانع موجود در صنعت تجارت الکترونیک این است که مردم هنوز از خرید در فروشگاههای فیزیکی لذت میبرند. آنها خرید کردن از فروشگاهها را راهی برای سرگرمی، تمدد اعصاب و اجتماعی بودن میدانند. باتوجه به اینکه تجارت الکترونیک و استفاده از کامپیوتر یا موبایل سرگرم کننده یا آرامش بخش نبوده و انسان را به انزوا میکشاند ،تجارت الکترونیک باید ارتباط خود با فروشگاههای فیزیکی را حفظ کند.
اما این تغییر جدید چگونه به مصرف کنندگان کمک خواهد کرد تا از دنیای تجارت الکترونیک بیشتر لذت ببرند؟ این تغییرات احتمالا در قالب ترکیبی از دنیای آنلاین و آفلاین پدیدار خواهند شد. بعنوان مثال Fire Phone برای شبیه سازی ویترین مغازه، رصد کالای مورد علاقه و خرید آنلاین از نرم افزار استفاده میکند.
ترکیب خرید در دنیای واقعی با اطلاعات دیجیتال و امکان خرید آنلاین حاکی از آن است که خرید آنلاین بسرعت برای مردم لذت بخش تر میشود.
اکتشاف شخصی.
یکی دیگر از مشکلات صنعت تجارت الکترونیک عبارت است از اینکه داده های جمع آوری شده از مصرف کنندگان به کمپانی ها اجازه میدهد تا کاربران را با تبلیغات upsells(متقاعد کردن کاربران برای خرید بیشتر)، cross sells(فروش کالا یا خدمات به مشتری های موجود) بر اساس سوابق خرید آنها در گذشته، سرچ های اینترنتی و حتی نوع پیام هایی که برای دوستان و اقوام خود ارسال میکنند ،هدف قرار دهند.
هدف قرار دادن کاربران براساس موارد نامبرده در بالا ،شاید برای مشاغل تجارت الکترونیک خیلی خوب بنظر آید، اما در حقیقت موجب نابودی تجربه ی خریداران میشود زیرا آنها احساس میکنند بهنگام خرید بدام افتاده و "شکار" شده اند. بهنگام خرید از فروشگاههای فیزیکی شما با ایده ی مبهمی از آنچه میخواهید بخرید وارد فروشگاه میشوید، اما می توانید آزادانه سبک ها، مدل ها و ورژن های مختلف را امتحان کرده و از کالاهای جدید اطراف خود لذت ببرید.
با بازاریابی های فوق هدفمند و موتورهای ارائه پیشنهاد، همیشه "بهترین" کالاها به مصرف کنندگان تحمیل میشوند و بدین ترتیب خرید کردن دیگر هیچ هیجانی ندارد.
پینترست و نتفلیکس نمونه های بارزی از کمپانی هایی هستند که نیاز به اکتشاف شخصی را درک کرده و از الگوریتم های پیچیده استفاده میکنند تا رسانه و واسطه هایی را پیشنهاد کنند که باتوجه به تعاملات پیشین احتمال میرود، کاربران علاقه بیشتری به آنها داشته باشند. البته این روش، کار جدیدی نیست اما استفاده از کاتالوگ های قوی، صفحات مورد علاقه کاربران، گزینه های سفارشی سازی و حتی دسته بندی هایی که عناوین مختلف را پوشش میدهند به کاربران قدرت بازگشت میدهد.
همکاری اجتماعی.
از کمپانی های طراحی تیشرت گرفته تا بازارهایی مانند Etsy شاهد تاثیر و نفوذ همکاری(co creation) بوده ایم. استراتژی co creation به مصرف کنندگان اجازه میدهد تا علاوه بر یافتن و خرید یک کالا، در پروسه ی تولید آن مشارکت کرده و از قدرت خلاقیت لذت ببرند.
وب سایت شما به منزله ی یک بوم خالی نیست که طراحی های موجود از تیشرت یا کالاهای دیگر را در آن قرار دهید، بلکه ترکیبی است از ابزارهای فوق قدرتمند و تعامل اجتماعی برای کالاهایی که بطرز باورنکردنی حرفه ای هستند. لازم بذکر نیست که مصرف کنندگان میتوانند بجای ارائه ی یک طراحی کاملا جدید ،از طراحی های پیشین اقتباس کرده و درآنها تغییر ایجاد کنند.
موج جدید تغییرات و بدایع جدید، هیجان انگیز و غیرمعمول است. بنابراین مهم است که تمام فعالان در صنعت تجارت الکترونیک از آنچه در پیش است غافل نبوده و راجع به آن با یکدیگر گفتگو کنند. به این ترتیب بازار این تجارت برای تغییرات جدید آماده میشود.