گرایش های جدید و تاثیرگذار بر صنعت بازاریابی B2B در سال جدید.

اکنون که نیمی ازسال 2016 را پشت سر گذاشته ایم زمان مناسبی است برای بازاریابان B2B ،تا مروری داشته باشند بر تاکتیک های بازاریابی که تا این لحظه استفاده کرده اند و تاثیرگذاری آنها بر متوسط این صنعت را ارزیابی کنند. صنعت B2C در سال های گذشته از صنعت B2B پیشی میگرفت ضمن اینکه B2C فناوری های جدید دیجیتال همچون موبایل و رسانه ی اجتماعی را با آغوش باز پذیرفته بود و صنعت B2B در شناخت و درک این فناوری ها ،عملکرد کندتری داشت.

اما این صنعت در طی چند سال گذشته، به اهمیت فناوری های نوین مانند شخصی سازی real time، اتوماسیون بازاریابی و موبایل پی برده است.

پیش از آنکه به معرفی جدیدترین گرایش ها بپردازیم می بایست به مهم ترین کانال های بازریابی برای B2B اشاره کنیم، تا بدین ترتیب بازاریابانی که بدنبال جدیدترین ها نبوده و بخش عمده ی زمان خود را صرف کانال ها نمیکنند، از فروش یا فعالیت های خود بیشترین بهره برداری را داشته باشند.

تمرکز ما بر lead nurturing(پروسه ی توسعه روابط با خریداران در تک تک مراحل خرید) است زیرا این پروسه عاملی کلیدی برای بازاریابان  B2Bمحسوب میشود. ازآنجاکه محصول نهایی معمولا برچسب قیمت دارد ،پروسه ی فروش توام شده با راهکارهای B2B با مقدارقابل توجه ای مذاکره، ایجاد ارتباط و شخصی سازی همراه است.

بازاریابی موبایل.

روی آوردن به موبایل، گرایشی کلیدی برای بازاریابان B2B است همانطور که سالهای پیش بوده است. بیش از نیمی از ترافیک وب را کاربران گوشی های موبایل تشکیل میدهند. کمپانی های بی تو بی، پیشتر فرضشان براین بود که مشتریان از طریق دستگاههای کامپیوتر آنها را سرچ میکنند، اما نسل جدید صاحبان مشاغل از دستگاههای موبایل برای سرچ راهکارها استفاده میکنند. بنابراین بازاریابان بی  تو بی  باید اطمینان حاصل کنند محتوای آنها بمنظور تضمین تجربه ای دلنشین برای کاربران تمام دستگاهها، برای نمایش در گوشی های موبایل بهینه سازی شده باشند.

بیش از نیمی از مشاغل بی تو بی از سایت ها و اپلیکیشن های موبایل برخوردار هستند که نشان میدهد این صنعت سرانجام دریافته است که باید فعالیت های خود را با موبایل همراه کند. برای برخی از صنایع ،داشتن اپلیکیشن موبایل ضروری نیست اما همه ی آنها باید سایت های واکنشگرا ،داشته باشند. حتی اگر هیچکدام از مشتری های شما وارد دنیای اینترنت موبایل نشده باشند( که قطعا برخی از آنها شده اند) بازهم داشتن سایت واکنشگر بدلیل آپدیت "mobilegeddon" گوگل الزامی است ،وگرنه درغیراینصورت جریمه میشوید.

بازاریابی محتوا.

بازاریابی محتوا، تاکتیکی فوق العاده برای بازاریابان بی تو بی است زیرا پروسه ی طولانی خرید بدین معنا است که مشتریان قبل از خرید، تحقیقات زیادی انجام داده و تولید کنندگان مختلف را با یکدیگر مقایسه میکنند.

علیرغم شهرت این تاکتیک میان بازاریابان بی تو بی و استفاده ی زیاد از آن ،یک اقلیت سرسخت و دور افتاده از دنیای دیجیتال وجود دارند که از این تاکتیک رویگردان هستند. همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، ناپایداری و تغییر موجود در طی سالهای مختلف بواسطه ی تفاوت موجود میان افراد شرکت کننده در نظرسنجی توجیه میشود. بطورکلی بودجه های بازاریابی محتوا در سالهای اخیر بطورقابل توجه ای افزایش یافته است.

رسانه اجتماعی.

مشاغل بی تو بی ،بهترین نتایج  را از توییتر و لینکدین دریافت کرده اند اما در سایر شبکه های اجتماعی نیز حضور دارند. یوتیوب و Slideshare نیز شبکه های تاثیر گذاری در این صنعت محسوب میشوند درحالیکه گوگل پلاس باتوجه به اینکه تعدا کثیری از مشاغل بی تو بی از آن استفاده میکنند، چندان موثر نبوده است.

  هرچند ساخت اکانت در یک شبکه اجتماعی جدید آسان است، اما برای اجرای درست و موثر آن تلاش های زیادی باید صورت گیرد. معمولا تمرکز بر موثرترین شبکه ها بهترین تاکتیک است.

اتوماسیون بازاریابی.

اتوماسیون بازاریابی یک فناوری کامل برای بازاریابی بی توبی می باشد. این فناوری شیوه ای فوق العاده مفید برای پرورش و توسعه ی اصول بکار رفته در طول مسیر خرید است. یکی از جنبه های کلیدی و اصلی هرپلتفرم اتوماسیون بازاریابی، ایمیل ها می باشند. اما اکثر ایمیل های ارسالی با یک رویداد شروع نمیشوند، بلکه ایمیل های جامع و تبلیغاتی هستند.

علت عدم شروع کمپین های ایمیل در بازاریابی بی تو بی، احتمالا کمبود ظرفیت و گنجایش برای ارسال ایمیل های آغاز شده با یک رویداد((event triggered است. 9 درصد از بازاریابان بی تو بی گمان میکنند که تمام ابزار مورد نیاز را داراه بوده و بطور کامل از آنها استفاده میکنند. اما درکل دوسوم از بازاریابان بی تو بی، ابزارهای مورد نیاز برای اتوماسیون بازاریابی را ندارند.

کمبود ظرفیت برای اجرای بهتر راهکارهای اتوماسیون بازاریابی در تجارت بی تو بی ،با مساله ی ترکیب فناوری های مختلف توجیه شده است.

مساله بودجه بعنوان فقدان یک استراتژی کلی ،نیز علت دیگر است. تعداد بیشمار ابزارهای بازاریابی نیز به پیچیده شدن مسائل منجرشده است.