الگوریتم های گوگل بمنظور حل مشکلات کاربران ساخته شده اند بنابراین با توجه به این نکته، انواع نتایج جستجو وجود دارند. آگاهی از اینکه گوگل چگونه مقصود کاربران را درک کرده و چگونه از این اطلاعات بمنظور رتبه بندی سایت ها استفاده میکند، برگ برنده ای است برای توسعه یک استراتژی موفق برای محتوا. در این مقاله به هفت مورد از نکاتی که خود گوگل در این زمینه منتشر کرده است اشاره میکنیم.

چند منظوره بودن اهداف کاربری

یکی از مشکلات مرتبط با اهداف کاربری چند منظوره بودن آن می باشد، بعبارت دیگر هر کاربر می تواند از عبارتی که در موتور جستجو تایپ میکند اهداف مختلفی داشته باشد. گوگل برای حل این مشکل از لینک هایی استفاده میکند که صفحات وب درباره ی عمده ترین اهداف کاربری را نمایش میدهند. در یک مطالعه ی تحقیقاتی درباره ی طبقه بندی خودکار کانال های یوتیوب، محققان نقش هدف کاربری در مورد اینکه کدام نتایج ابتدا نمایش داده میشوند را بررسی کردند. بدین منظور برای مشخص شدن مسیر استفاده از اسامی برای رسیدن به یک موجودیت یاهویت در جستجوهای گوگل بررسی شد. بعنوام مثال اسم جگوار را در نظر بگیرید احتمال نمایش نتایج جستجو برای ماشین جگوار حدود 45 درصد و برای حیوان جگوار 35 درصد است.
بعبارت دیگرمحققان دریافتند 45 درصد از کسانی که  عبارت جگوار را سرچ میکنند، بدنبال اطلاعاتی درمورد ماشین جگوار هستند و 35 درصد بدنبال اطلاعاتی درخصوص حیوان جگوار هستند.
اگر در گوگل عبارت جگوار را سرچ کنید خواهید دید که نتایج جستجو مرتبط با این نوع ماشین در جایگاه اول و دوم قرار داشته و سپس جایگاه سوم به حیوان جگوار تعلق دارد. درواقع 45 درصد از کاربران انتظار دارند نتایج مرتبط با ماشین جگوار را ببینند تا حیوان جگوار.

ترتیب نتایج جستجو براساس اهداف کاربری

تعداد لینک هایی که به وب سایت جگوار اشاره دارند، درتعلق گرفتن رتبه ی اول به این وب سایت نقش زیادی ندارند. البته نمی توان گفت لینک ها در رتبه ربندی هیچ نقشی ندارند، مطمئنا نقش دارند اما چندان تاثیر گذار نیست. اما از آنجا که هدف کاربران از سرچ این عبارت بیشتر اتومبیل جگوار است، بنابراین نتایج جستجو مرتبط با این اتومبیل در جایگاه اول قرار گرفته تا رضایت کاربران جلب شود.

لینک ها همیشه پیروز میدان نیستند

لینک ها دیگر مانند سابق در تعیین نتایج جستجو تاثیر گذار نیستند. علاوه بر لینک ها، کلید واژه های مرتبط، تگ ها و تگ های هدینگ نیز نقش سابق خود را ندارند. البته تمام موارد نامبرده مهم هستند اما در حال حاضر هدف کاربری مهم ترین فاکتور در رتبه بندی و کسب جایگاه برتر در گوگل محسوب میشود.
بعبارت دیگر صفحه ی وبی که هدف کاربران را مقاصد تجاری تعبیر میکند درصورتیکه کاربران چنین هدفی ندارند، هیچ گاه رتبه های برتر را بخود اختصاص نخواهد داد. در چنین شرایطی تعداد لینک هایی که این صفحه وب دارد نیز اصلا اهمیتی نداشته و گوگل رتبه ی خوبی به آن نخواهد داد.

رضایت کاربران از محتوا

واضح است که هدف شما رضایت یا خشنودی کاربران است. اما رضایت کاربران زمانی بدست می آید اکثر آنها راضی باشند. برای دست یابی به این هدف باید در انتخاب نوع محتوا دقت کنید. البته برای رجلب رضایت کاربران تنها نوع محتوا مهم نیست. گوگل نشان داده است محتوایی رضایت کاربران را جلب میکند ، که خواندن و درک آن برای آنها آسان باشد.
بهترین روش برای اینکه دریابیم چه محتوایی موجب جلب رضایت کاربران میشود این است که بطور موقت از بررسی نتایج جستجو از طریق لینک ها و کلید واژه ها فاصله بگیریم. درعوض با دقت به بررسی اهداف کاربری پرداخته تا دریابیم گوگل چگونه براساس اهداف کاربری نتایج جستجو را چیدمان میکند. سپس تمرکز خود را به محتوا و چگونگی جلب رضایت کاربران از طریق محتوا متوجه کنیم.
آیا گوگل رتبه های برتر را به محتواهای کوتاه میدهد؟ اگر چنین باشد درمی یابیم که کاربران پاسخ های سریع را ترجیح میدهند. اگر کاربران بدنبال ریویو باشند، بدین معناست که هدف آنها تحقیق می باشد بنابراین گوگل درمی یابد که محتوا با مضمون تحقیق، محتوایی است که رضایت بیشتر کاربران را جلب میکند.
میان یک محتوای حرفه ای و محتوایی که رضایت کاربران را جلب میکند تفاوت بسیار است. آیا تا بحال از این مساله که چرا لیست های top-ten در میان نتایج جستجو بسیار محبوب هستند، متعجب شده اید؟ پاسخ ساده است، فهم راحت آنها دلیل محبوبیت این لیست ها می باشد. و اگر این لیست ها همان چیزی باشد که کاربران می خواهند بنابراین گوگل نیز آنها را نشان خواهد داد.

نتایج جستجو نمایانگر آنچه کاربران می خواهند ببینند

آیا تا بحال شده بهنگام قدم زدن در فروشگاه متوجه شوید ، قفسه ی حبوبات با تعداد زیادی از بسته های شکر پر شده است؟ علت چنین رفتاری همان رضایت کاربری است. درواقع مردم انتظار دارند که شکر را در قفسه ی حبوبات پیدا کنند درنتیجه فروشگاهها نیز آنها را راضی نگه میدارند.
گوگل نیز رفتاری مشابه فروشگاهها دارد، درنتیجه نتایجی را به کاربران نشان میدهد که موجب خشنودی بیشتر آنها میشود. گاهی اوقات این نتایج نژادپرستانه و ناراحت کننده است. بعنوان مثال سال 2009 هربار که کاربری اسم میشل اوباما را سرچ میکرد عکسی از او نمایش داده میشد که به عکس میمون تغییر میکرد که گوگل مجبور به عذرخواهی شد. اما چرا گوگل چنین نتیجه ای را نشان میداد؟ زیرا بیشتر کاربرانی که اسم میشل اوباما را سرچ میکردند با دیدن این تصویر خشنود میشدند. درواقع الگوریتم اهداف کاربری گوگل آنچه که کاربران میخواهند را به آنها نمایش میدهد.
هنگامیکه گوگل درباره ی نمایش نتایج مرتبط صحبت میکند، درواقع منظورش همان رضایت کاربران با برآورده کردن اهداف آنهاست. در گذشته نمایش نتایج مرتبط عبارت بود از نمایش صفحات وبی که پر بود از کلید واژه های تایپ شده ، اما امروزه به معنای نمایش صفحه ای است که بیشتر کاربران می خواهند ببینند. بنابراین می توان گفت صفحات نتایج جستجو مشابه قفسه های موجود در فروشگاههاست.  چیزی را به کاربران نشان دهید که بیشتر آنها میخواهند. شما می توانید از این واقعیت در استراتژی محتوا نیز استفاده کنید.

جهت دار بودن نتایج جستجوی گوگل

علت نمایش ویدئوهای یوتیوب در گوگل این است که کاربران خواهان دیدن آنها هستند. گوگل خلاصه ای از اطلاعات را نشان میدهد نه به این دلیل که ویدئوهای یوتیوب را می پسندد بلکه این همان چیزی است که غالب کاربران می خواهند. درواقع از نظر کاربران محتوای این ویدئوها مفید است، گوگل نیز آنها را نمایش میدهد. بنابراین می توان گفت در نتایج جستجو یک جهت گیری وجود دارد اما این جهت گیری بازتابی از تمایلات کاربران است نه گوگل..

گاهی اوقات رابط کاربری علت تنزل رتبه

گاهی اوقات تنزل رتبه ی برخی از سایت ها را می توان به نحوه ی تعبیر اهداف کاربری توسط گوگل نسبت داد. بعنوان مثال می بینیم که گاهی اوقات محتوای حاوی اطلاعات در جایگاه اول و محتوای تجاری در رتبه های پایین تر قرار میگیرند. علت چنین تنزلی این نیست که سایت های تجاری اشکالی دارند، بلکه نحوه ی تعبیر گوگل از اهداف کاربری دلیل چنین تغییراتی است.
تلاش برای درست کردن این قبیل سایت ها از طریق افزودن لینک ها یا کلید واژه های بیشتر فایده ای ندارد.
اگر سایت شما رتبه ی خوبی ندارد باید فاکتورهای رتبه بندی گوگل را مرور کنید. اگر محتوای سایت شما با اهداف کاربری مغایر است، اشکال از سایت شما نیست. بلکه این تنزل رتبه بدلیل نحوه ی برداشت گوگل از اهداف کاربران است.
بعضی از نظریه پردازان معتقدند که SERP ها تغییر کرده اند، زیرا گوگل می خواهد تعداد کلیلک های تبلیغات افزایش یابد. اما علت واقعی این نیست گوگل درواقع نتایج را براساس هدف کاربری مرتب میکند. بنابراین اگر میخواهید رتبه های نخست را بخود اختصاص دهید، باید هدف کاربری را در نظر گرفته و محتوای خود را با آن تطبیق دهید. دیگر تصمیم با شماست که کدام یک را باور کنید نظر نظریه پردازان یا واقعیت.

شناخت هدف کاربری با کمک دیتا

درواقع نامبردن مثال قفسه های فروشگاه برای اشاره به الگوریتم هدف کاربری گوگل این بود که نشان دهیم موتور جستجوی گوگل چگونه کار میکند. بسیاری از خریداران میخواهند شکر را در قفسه ی حبوبات پیدا کنند، بنابراین فروشگاه هم آنچه میخواهند را به آنها میدهد. الگوریتم های جستجو نیز عملکردی مشابه دارند. این کلید واژه های مرتبط با عبارت تایپ شده نیستند که در نمایش نتایج یا تعیین رتبه نقش دارند. بلکه نقش اصلی بر عهده ی انتظارات و اهداف کاربران است. گاهی اوقات تعداد لینک هایی که یک سایت دریافت میکند علت رتبه بندی بهتر ذکر میشود اما هدف کاربری اهمیت بیشتری دارد.

اگر بدنبال تغییر هستید باید کمپینی راه انداخته تا آگاهی کاربران از سایت شما بیشتر شود. البته لینک ها نیز در این امر نقش دارند اما سایر فاکتورها مانند آنچه کاربران در موتورهای جستجو تایپ میکنند هم نقش دارند.
برخی ادعا میکنند هنگامیکه کاربران عبارت آمازون را در گوگل تایپ میکنند، گوگل باید نتایج درباره رودخانه ی آمازون را نشان دهد. اما هنگامیکه غالب کاربران انتظار دیدن سایت خرید آمازون را دارند نمایش چنین نتایجی منطقی نیست.

جمع بندی:

درک نتایج جستجو

ترتیب نتایج جستجو براساس بهترین سئوی صفحه یا تعداد لینک ها صورت نمیگیرد، بلکه براساس اهداف کاربران انجام میشود.

نوشتن برای هدف کاربری
درک کردن و شناختن آنچه کاربران میخواهند باید در نوشتن یا انتخاب محتوا در نظر گرفته شود. بیشتر ناشران محتوای وب سایت خود براساس کلیدواژه ها می نویسند.

محبوبیت محتوا
محتوایی بیشتر محبوب است که خواندن و فهم آن برای بیشتر مخاطبان آسان باشد. بعبارت دیگر حداقل سطح ضروری را برای محتوای خود در نظر بگیرید، هرچه سطح محتوا بالاتر باشد دشوارتر بوده و فهم آن برای کاربران سخت تر میشود. درواقع منظور این است که توجه به سطح دشواری محتوا، اهمیت زیادی دارد.
وظیفه گوگل تطبیق کلید واژه ها نیست، گوگل موتور جستجوگری است که هدف کاربران را در نظر می گیرد. درک درست این واقعیت ، می تواند سئوی هر وب سایتی را بهبود بخشد.