اخیرا یک مقاله ی رعب انگیز با موضوع "مرگ طراحی وب" یا "یکنواختی در طراحی" دردنیای اینترنت پخش شد و نگرانی جامعه ی طراحان وب درباره ی آینده این صنعت را برانگیخت. این مقاله با واکنش بخش های مختلف روبرو شد که ادعا میکردند طراحی وب هنوز هم پویا است و فقط نسبت به سایر صنایع با سرعت بیشتری تغییر میکند.
در دنیای تجارت انواع صنایع مختلف دستخوش تغییر میشوند، صنایع با ثبات، همسو با جریان تغییرات به سمت جلو حرکت میکنند. در این مقاله به تغییراتی اشاره میکنیم که به تغییر رویه در طراحی تاکید دارند.
فناوری جدید نیازمند نگرش وسیعتر.
برای مدت طولانی صفحات وب آغاز و پایان دنیای نت محسوب میشدند. اما در سالهای اخیر بازار نرم افزار با سرعت بی سابقه ای رشد کرده است. هر روزه خبرهایی مبنی بر ورود دستگاههای جدید به بازار منتشر میشوند. گوشی های هوشمند و تبلت ها جز لاینفک زندگی ما شده اند.
طراحی صفحه نمایش موبایل ها با طراحی میزکار(دسکتاپ) کامپیوتر فرق میکند اما با صفحه نمایش های بسیار کوچک مانند آنچه در ساعت های هوشمند مشاهده میکنیم قابل مقایسه است. در هردوی آنها فضای زیادی برای طراحی المان های خوش نما وجود ندارد.
صفحات نمایش می بایست کاربردی بوده و طراحان باید بیشتر به نحوه ی تعامل کاربران با آنها تمرکز کنند. تعامل با صفحه نمایش متدهای جدید بسیاری مانند ژست، کنترل صدا و حالت چهره دارد.
در حال حاضر علاوه بر تغییر در سخت افزار شاهد تغییر در انواع محتوا و کانال های توزیع نیز هستیم. برای درک این مطلب کافیست توسعه انواع موبایل و اپلیکیشن های تبلت، پلتفرم های رسانه اجتماعی یا افزایش تعداد سایت های تجارت های کوچک که به سمت صفحه فیسبوک خود حرکت میکنند را بررسی کنید.
در مجموع امروزه طراحان باید در دنیایی که افزایش تعداد اسکرین ها از طریق اینترنت با یکدیگر مرتبط اند، در اندیشه ی خلق تجربه های دیجیتال چند شبکه ای باشند.
بنابراین به هیچ وجه نمیتوان ادعا کرد طراحی وب به یکنواختی مبتلا شده است بلکه فقط به دلیل بلوغ و تکامل این صنعت پیچیده تر شده است. امروزه وب سایت بخش تکمیل کننده ی استراتژی آنلاین شرکت ها محسوب میشود درصورتیکه در گذشته صرفا برای معرفی در دنیای اینترنت درنظر گرفته میشد.
اقدامات بیشتر درباره ی الگوهای پیش ساخته.
با توجه به افزایش سیستم های مدیریت مانند WordPress که موجب پیدایش عصر تم های رایگان و اعلا شده است برخی آنرا تهدیدی برای طراحی وب میدانند. اما در اکثر موارد این چنین نیست. الگوهای قابل تغییر و تطبیق پذیر برای صاحبان مشاغل کوچک که استطاعت داشتن یک وب سایت سفارشی را ندارند بهترین راه حل است.
از دیدگاه زیبایی شناسی بیشتر الگوهای پیش ساخته ظاهری کاملا مشابه یکدیگر دارند اما میتوانند برحسب نیاز به انواع مختلف مشتریان سرویس بدهند. بعد از آنکه مشاغل کوچک به اندازه کافی رشد کردند صاحبان این مشاغل میتوانند برای داشتن یک وب سایت منحصربفرد و سفارشی اقدام کنند.
قانع کردن مشتریان.
دسترسی آسان به تم ها و سازندگان وب سایت های drag and drop زمینه ساز پیدایش این سوال شد که چطور مشتری را برای سفارش طراحی بینظیر قانع کرد. گاهی اوقات مطرح کردن بحث زیبایی شناسی میتواند در این امر موثر باشد اما بهتر است برای زمانی که مشتری از شما توقع بیشتری دارد آماده باشید.
در بسیاری از موارد باید به آنها رویکردهای وسیع تری ارائه دهید. شما باید به آنها نشان دهید که درک میکنید وب سایت صرفا یک ملاک تجملی آنلاین نیست بلکه ابزاری است که یک کمپانی استفاده میکند تا از طریق ایجاد ارتباط موثر در مشتری ایجاد انگیزه کند.
بنابراین صنعت طراحی وب باید از طراحی وب به سمت طراحی تجربه حرکت کند. هدف از طراحی تجربه این است که کاربران را در پروسه ی طراحی در مرکز توجه داده و تجربه ای را برای آنها فراهم کرد که به سادگی قابل استفاده و قابل درک بوده و همچنین از لحاظ فرهنگی نیزمرتبط باشد.
طراحی تجربه کاربری، طراحی تعامل و طراحی با محوریت انسانی همگی رویکردهای عمیق تر رشته ای هستند که ما امروزه آنرا طراحی وب خطاب میکنیم.ظهور این رویکردها نیاز به طراحی وب را از بین نبرده است بلکه آنرا به جزیی از یک مفهوم گسترده تر تبدیل کرده است. عالی ترین طرح طرحی است که گروه مخاطب خود را درک کرده وبه ایجاد ارتباط موثر با آنها کمک کند.
نکته اینجاست که تمام شرکت های مهم که استراتژی آنلاین دارند برای پیشرفت در حرفه خود باید به نیازها، اهداف و سابقه ی فرهنگی کاربران خود توجه کنند.
ترفندهای عام و کلی به سختی یارای رقابت با ترفندهایی را دارند که یک طراحی انسان محور با بافت مرتبط و بازخورد و آزمون کاربری مداوم آنها را پیشتیبانی میکنند.
طراحی و نحوه ی عملکرد امور.
علاوه بر تغییر رویه در نحوه ی قانع کردن مشتریان می بایست طرز فکرمان درباره ی طراحی را نیز تغییر دهیم.
نظریه هایی وجود داشتند که از این تغییرات آگاه بوده و از مدت ها قبل آنرا پیش بینی کرده بودند. استیو جابز ده سال پیش نظر خود درباره ی طراحی را اینگونه بیان کرد:
بیشتر مردم به اشتباه تصور میکنند طراحی همان چیزی است که نشان میدهد. آنها فکر میکنند طراحی همانند همان پوششی است که شعبده بازان برای شعبده استفاده میکنند. طراحی تنها آن چیزی که نشان میدهد و احساس میشود نیست. طراحی یعنی نحوه ی عملکرد.
اگر موفقیت باور نکردنی کمپانی اپل در طول دهه ی اخیر را در نظر بگیریم باید اعتراف کنیم آنچه جابز گفته بود حقیقت دارد. محصولات اپل بگونه ای طراحی شده اند که بر نیازهای کاربران خود تمرکز دارند و به همین دلیل برای مردم جذابیت بیشتری دارند.
اولین رویکرد تجربه کاربری اظهار میدارد نحوه ی عملکرد بر ظاهر مقدم است و همیشه این کاربران هستند که میگویند چه چیزی برای آنها بهترین یا بدترین عملکرد را داشته است.
کاربران.
مهم ترین نکته برای درک نحوه ی عملکرد طراحی کاربر این است که درک کنید کاربران مانند شما، خانواده و یا دوستانتان نیستند. هرمحصول آنلاینی مخاطبان خاص با نیازها و الگوهای رفتاری خاص خود را دارد.
هنگامیکه به بازدهی و کارایی طرح خور می اندیشید باید به کاربری که هیچ شناختی از محصول شما ندارد نیز فکر کنید. اندیشیدن به کاربران سخت ترین قسمت پروسه ی طراحی است چرا که طراحان و سفارش دهندگان از محصول، خدمات و اهداف آن آگاهی کامل دارند.
شما باید خود را برای این حقیقت تلخ آماده کنید: بازدید کنندگان سایتی که شما طراحی کرده اید نه تنها کوچک ترین اطلاعاتی از محصول شما ندارند بلکه بیشتر آنها حتی کوچک ترین اهمیتی به آن نمیدهند.
تعداد قابل توجه ای از کاربران از طریق سرچ گوگل یا لینک های ورودی به سایت شما دسترسی پیدا میکنند تنها درصد اندکی از آنها کاربران مصمم هستند. و شما باید همان درصد اندک را برای ماندن قانع کنید. شما باید آنها را در همان ده ثانیه ی ابتدایی قانع کنید درغیر اینصورت آنها به سایت دیگری مراجعه خواهند کرد.
برای قانع کردن آنها شما می بایست درک عمیقی از آنها، اهدافشان و نیازهایشان داشته باشید. آنالیزهای خوب برای شناخت کاربران بسیار مفید هستند اما این تحلیل ها همیشه باید از یک طراحی تجربه کارآمد که از طریق آزمون کاربری مداوم پشتیبانی شده تبعیت کنند. قطعا سایت شما نمیتواند با باتن های پرزرق و برق و المان های خوش نما به حیات خود ادامه دهد. اما میتواند مکمل یک استراتژی تجربه کاربری هوشمند باشند.
مردم تمایلی به اندیشیدن بیش از حد ندارند به عبارت ساده تر آنها آنچه شما برایشان آماده میکنید را می بلعند. بیشتر بازدید کنندگان بهترین را انتخاب نمیکنند بلکه آنها ساده ترین را انتخاب میکنند. بنابراین اگر علاقه ای به محتوا نداشته باشند دلیلی برای ماندن در سایت شما ندارند.
بنابراین باید بدانید در صفحه اصلی سایت چه مطالبی بگنجانید. درمورد مخاطبان خود تحقیق کنید. تست های کارایی و درک عمیق از روانشناسی انسان به شما در نحوه ی ساختار بندی سایت به بهترین روش کمک میکنند.
نتیجه گیری.
تجربه کاربری و روشهای تعمل باید به نحوه ای برنامه ریزی شوند تا وب سایت ها به کانال های ارتباطی تبدیل شوند که توانایی رقابت با اپلیکیشن های موبایل و سایر تکنولوژی های جدید را داشته باشند.
در گام بعدی در استراتژی طراحی پیچیده تر طراحی بصری اهمیت بسیاری دارد. المان های بصری باید بگونه ای ساخته شوند که مکمل طراحی تجربه کاربری باشند. خوب این است که این رویکرد بیش از پیش نیازمند خلاقیت است.