امروزه تهیه نسخه ی موبایل وب سایت ها، یکی از راهکارهای اطمینان از بهینه سازی موتور جستجو و اجتناب از ریسک برآشفته کردن الگوریتم گوگل محسوب میشود. تحقیقات نشان داده اند که برخلاف سایر گرایش ها در دنیای سئو، نه تنها استفاده از وب موبایل کاهش نیافته بلکه وب سایت های موبایل فرندلی نیز به آن افزوده شده اند. بعبارت دیگر رشد انواع ویوهای موبایل رو به انفجار گذاشته است. با توجه به نتایج تحقیقات انجام شده از سوی Statista تخمین زده میشود که، مقدار ترافیک وب در سال 2019، حدود 24.3 اگزابایت از 4.2 اگزابایت در سال 2015 بیشتر خواهد بود. برای درک بزرگی رقم نامبرده یادآور میشویم که یک اگزابایت برابر است با یک بیلیون گیگابایت.
علی رغم آنکه شواهد نشان از آن دارد که بازدید کنندگان، برای مرور وب از دستگاههای موبایل خود استفاده میکنند اما اکثر طراحان در طراحی وب سایت خود، به کاربران موبایل اهمیت نمیدهند. به اعتقاد گروه Nielsen-Norman،مسلما همگان خواهان وب سایت موبایل نیستند، چرا که صرفا برای گوگل خوب است. آنها خواستار این هستند که بازدید کنندگانشان بهنگام فرود در وب سایت آنها یا وب سایتی که برای مشتری خود طراحی کرده اند ،تجربه مثبتی داشته باشند. بنابراین آنها طراحی های خود را براین اساس انجام میدهند.
انتخاب رویکرد.
اکثر افراد وب موبایل را با طراحی وب واکنشگرا همراه میکنند، زیرا مدتی است که ایندو (وب موبایل و طراحی وب واکنشگر) در بلاگ های مختلف به buzzword مبدل شده اند. اما طراحی وب واکنشگر تنها استراتژی نبوده و همیشه بهترین روش نیست. بهترین انتخاب باید براین اساس انجام گیرد که شما تمایل دارید نحوه ی تعامل بازدید کنندگان با محتوای سایت شما چگونه باشد.
طراحی وب واکنشگر.
بهترین شیوه ی طراحی برای دستگاههای متعدد، استفاده از مدیا برای تحقیق و تفحص است تا بتوان سایت را براساس اندازه ی اسکرین نمایش داد. بدین ترتیب تنها یکبار طراحی میکنید و سپس برای سنجش اندازه نمایش براساس اسکرین به CSS اتکا میکنید.
طراحی سازگار پذیر(قابل تطبیق).
این رویکرد به صفحات استاتیک طراحی شده برای نقاط انفصال (breakpoints) مختلف، وابسته است. هنگامیکه سایز اسکرین مشخص شد طرح بندی (layout) مناسب نمایش داده میشود. در این رویکرد باید برای تطبیق با سایزهای مختلف اسکرین، طرح بندی های مختلف را طراحی کنید. معمولا برای عرض های رایج تر یعنی عرض های 320، 480، 760، 960، 1200، و 1600 شش طرح بندی ساخته میشود.
اپلیکیشن Native.
هنگامیکه یک اپ ویندوز، آندروید یا iOS طراحی میکنید تا کاربران موبایل از محتوای وب شما استفاده کنند درحقیقت یک اپلیکیشن native طراحی کرده اید.
شناخت نحوه ی کارکرد تعاملات.
این روزها یافتن وب سایتی که نوعی از تعامل کاربری را ارائه ندهد بسیار دشوار است. بیشتر سایت ها یا سایت تجاری هستند که از مشتریان آتی اطلاعات جمع آوری میکنند یا سایت های فروشگاههای الکترونیک برای خرید کردن و یا سایت هایی که بازدید کنندگان برای رزرو جا یا مراسم به آنها مراجعه میکنند. درهر صورت کاربران اطلاعات مورد نظر خود را بدست آورده، انتخاب کرده و درنهایت یک باتن را می فشارند، اما نکته ای که باید به آن دقت کنید این است که همه چیز در گوشی های موبایل متفاوت است.
برای استارترها روی کاراکترها (features) تمرکز کنید. این کار مستلزم باز آرایی بوده و یا باید برخی از المان هایی که میخواهید را کاهش دهید. این کار نه تنها به کاهش ناهنجاری ها کمک میکند ،بلکه نیاز به باتن های بزرگتر و سایر المان های بزرگتر نیز کمتر میشود. بنابراین تا میتوانید نیاز کاربران به وارد کردن تکست را به حداقل برسانید. کاربران قطعا باید یک کیبورد onscreen داشته باشند اما همه ما بخوبی میدانیم استفاده از این کیبوردها نرخ خطای بالایی داشته و ویژگی هایی همچون تصحیح خودکار یا پیش بینی تکست، کاملا نا امید کننده هستند. همچنین میدانیم که احتمال قطع ارتباط یا گسستگی کاربران موبایل، بالاست. هرچقدر دوباره کاری آنها کمتر باشد کمتر احساس نا امیدی میکنند.
کمک به بازدید کنندگان برای سهولت در نویگیشن.
بیشتر طراحان برای اهداف سئو سالها تمرین کرده اند تا از منوهای نویگیشن پیچیده در کارهای خود استفاده کنند ،بطوریکه اسپایدرهای موتور جستجو قادرند هرچیزی را فهرست (index) کنند. اگر کاربران یا بازدید کنندگان از منوی نویگیشن به همه چیز دسترسی داشته باشند، می توانند هرچیزی که بدنبال آن هستند را بیابند. اما برای بازدید کنندگانی که از گوشی های موبایل خود استفاده میکنند منوهای طاقت فرسا، نویگیشن را سخت تر کرده و سایت مپی که بدرستی تهیه شده باشد crawler های موتور جستجو را به همان جایی میفرستد که آنها میخواهند بروند.
بجای لیستی طولانی از آیتم های منو، انتخاب کاربران را به شش آیتم محدود کنید، بدین ترتیب آنها مجبور نیستند درحالیکه برای باز نگاه داشتن منو تقلا میکنند به سمت پایین اسکرول کنند. بعلاوه منوهای فرعی را نیز حذف کنید. کلیک کردن روی منوهای فرعی بدلیل کوچک بودن آنها بسیار دشواراست، مگرآنکه کاربران از قلم استفاده کنند. اپل در اصول طراحی خود اینگونه بیان میکند: میانگین انگشت (average finger) از چب به راست و از بالا به پایین 44 پیکسل نیاز دارد. بنابراین طراحی خود را برحسب این مقدار فضا انجام دهید.
نکته ی دیگری که باید درنظر گرفت، گرایش وب سایت تک صفحه ای است. این تکنیک به بازدید کنندگان اجازه میدهد سایت را اسکرول کرده و در یک صفحه ی طولانی هر آنچه میخواهند را بیابند. این نوع از طراحی به کاربران موبایل امکان میدهد تا با آسودگی محتوا را سوایپ کنند تا آنچه نیاز دارند را بیابند.
قربانی نکردن اهداف.
اندیشیدن به کاربران موبایل سبب میشود تا از برخی چیزها بکلی صرفنظر کنید. اما شما هیچگاه نباید از آنها بگذرید یا به تعبیری آنها را قربانی چیزهای دیگر کنید، به همین دلیل است که جایگاه اول به وب سایت اختصاص دارد. اطمینان حاصل کنید برندیگ شما یکپارچه و با ثبات باقی بماند. اگر لازم میدانید که لوگوی برندتان همچنان برجسته و مهم باشد فضای مناسبی را به نمایش لوگوی خود اختصاص دهید. اگر محتوای سایت شما سنگین است مطمئن شوید کاربران موبایل به تمام محتوا دسترسی دارند. مخفی ماندن محتوا در صفحه نمایش موبایل دلیلی است برای فول اسکرین نبودن آنها.
بعنوان طراحان وب، ما به برخی از گرایش ها در صنعت طراحی عادت کرده ایم. هرساله لیست هایی از جدیدترین گرایش ها و متدولوژی ها معرفی میشوند و ما می بایست به آنها توجه کنیم. طراحی برای کاربران موبایل یکی از آنها نیست. این همان حقیقتی است که صنعت طراحی به سمت آن می رود. حقیقت این است که تنها یک سایز که برای تمام رویکردها مناسب باشد وجود ندارد و ما با سایزهای مختلف اسکرین روبرو هستیم.
شما، کمپانی شما، مشتریان شما و سایر سهامداران باید المان های مهم را تعیین کنند و شما باید ساختار سایت های خود را حول این المان ها تشکیل دهید. اما به آنچه برای بازدید کنندگان مهم است بیاندیشید. تجربه کاربری هیچگاه نباید آنچه باشد که از نظر ما بهترین است یا آنچه که ما میخواهیم ببینیم. ما نمی توانیم کاربران را بهنگام بازدید از صفحات وب سایت خود، به داشتن تجربه ای بینظیر وادار کنیم. بالعکس باید آنچه را به آنها بدهیم که میخواهند، بطوریکه دسترسی به آن برایشان آسان باشد.
بنابراین پیش از آنکه بدنبال چک لیست ها یا دستوراالعمل هایی باشیم که یک تجربه کاربری خوب را تعریف میکنند، بهتر است به آنچه که باید بگوییم و آنچه که بازدید کنندگان میخواهند بشوند بیاندیشیم.