من بعنوان یک زن در کمپانی گوگل هدایت پروژه های مهندسی cross-functional(یک تیم با تخصص های متفاوت) و سرپرستی یک تیم متشکل از بیست الی سی مرد را برعهده داشتم. من تنها زن این گروه بودم و سایر آقایان عضو، مشکلی با جنسیت من نداشته و به من احترام میگذاشتند.
دراین پست قصد دارم به عدم تنوع جنسیتی در عرصه ی کارهای فنی اشاره کرده تا برای تغییر این شرایط راهکاری اندیشیده شود.
در استخدام های بسیاری که در گوگل انجام دادم 97 درصد از کسانی که استخدام کردم آقایان بودند. درنهایت به کمیته ی استخدام درخواست دادم تا کسانی را برای پست cross-functional کاندید کنند که برای گوگل بهترین گزینه هستند هرچند گروه مهندسین مصاحبه کننده (که بیشتر آنها از آقایان هستند) کاندیدایی پیدا نکرد که برای این پست به اندازه کافی خوب باشد.البته من توانستم در تصمیم گیری برای استخدام کاندیداهای این پست بسیار تاثیرگذار باشم. تقریبا تمام کسانی که برای این پست استخدام شدند توانستند تغییری شگفت در کمپانی ایجاد کنند. البته ناگفته نماند که 98 درصد آنها آقایان بودند.
اینکه تعداد آقایان استخدام شده در مقایسه با خانم ها بیشتربود علتش این نیست که برای استخدام خانم ها تلاش نکردم بلکه علتش این بود که نود درصد از متقاضیان را آقایان تشکیل می دادند. بنابراین امکان استخدام تعداد بیشتری از خانم ها وجود نداشت.
سپس گوگل را به قصد ساختن UrbanAMA ترک کردم. بعنوان یک زن پیشگام قصد داشتم یک کمپانی تاسیس کنم که اعضای تیم آن از هر دو جنسیت آقا و خانم متشکل شده باشد. اما متاسفانه باید بپذیرم که تاکنون موفق نشده ام.
برای رسیدن به هدفم سخت تلاش کردم اما همچنان بیشترین درصد متقاضیان با رقم نود و هشت درصد به آقایان تعلق داشت. اما علیرغم نوپا بودن کمپانی و عدم توانایی پرداخت دستمزدهای بازار به تعداد اندکی از خانم هایی که در مصاحبه خوب بودند دستمزدهای خوبی پرداخت می کردیم. اما متاسفانه آنها انرژی لازم برای پیشرفت کمپانی را نداشتند. بدتر اینکه آنها باعث می شدند تا سایر اعضای تیم نیز انرژی خود را از دست بدهند. درنهایت و با درنظر گرفتن منافع شرکت تصمیم گرفته شد تا آنها تیم را ترک کنند. بار دیگر من تنها زن یک تیم تکنولوژی بودم.
اما با افتخار می گویم که بیشتر روزنامه نگاران کارمزدی(فری لنس) ما در UrbanAMA خانم ها هستند. اما با وجود این بانوان سخت کوش و تمام تلاش های صورت گرفته همچنان در رسیدن به هدفم ناموفق بوده ام.
من مادر دو فرزند هستم، یک دختر 9 ساله و یک پسر 7 ساله که هردوی آنها در ریاضی و منطق استعداد دارند. شاید بگویید هردوی آنها بطور بیولوژیکی باید در ریاضی و تحلیل قوی باشند. این تابستان هردوی آنها در مقدماتی Python شرکت کردند. پسرم از کلنجار رفتن با مشکلات خسته نمیشد درحالیکه دخترم از آن بیزار بود اما برای فتوشاپ و ساخت استیکر و فیلتر برای UrbanAMA آمادگی داشت.
گاهی اوقات دختران بطور طبیعی یا بدلیل محیط پیرامون آنها به مسائل خلاقانه گرایش بیشتری دارند تا مسائل منطقی. وبنابراین باید از همان کودکی آنها را به روبرو شدن با این مسائل تشویق کنیم. مثلا خود من به دخترم گفتم که یادگرفتن کدنویسی اجباری است و بعد از آنکه در کدنویسی مهارت پیدا کرد می تواند اگر دوست داشت این کار را انجام ندهد.
بعد از تمام تجربه هایی که در این زمینه بدست آوردم می توانم بگویم دغدغه ی ما در برخورد با مساله تنوع جنسیت در فناوری نه تنها حاصلی نداشته بلکه من و سایر بانوان شاغل در این حرفه را نا امید کرده است. پیش از آنکه برچسب خیانتکار به من بچسبانید باید علل مبارزه بر علیه این تبعیض جنسیتی در فناوری بدانید:
نابرابری حقوق و درآمد
تبعیض های نیمه آگاهانه برعلیه زنان در تکنولوژی
آزارهای جنسی
محرومیت از کلوب ها
اما برای حل این مساله چه باید کرد؟ برای حل این مساله باید با سرمنشا آن شروع کرد و بانوانان را به تحصیل در رشته مهندسی تشویق کرد.
در UrabaAMA با زنان بسیاری کار کرده ام و آنها را به ادامه تحصیل در رشته کامپیوتر و سایر رشته مهندسی تشویق کردم که بسیاری از آنها به پیشرفت های چشمگیری دست یافتند و آنها برای حمایت و تشویق آنها به ادامه تحصیل از من تشکر کردند.
با افزایش ورود بانوانان به عرصه ی فناوری بطور خودکار تنوع جنسیتی در استخدام نیز افزایش می یابد. برخی از رفتارهای تند فمنیست ها، آقایانی که به رشد زنان در انجمن یا اجتماع تکنولوژی کمک کرده و از آنها حمایت میکنند را از حمایت و کمک خود منصرف میکنند. برای ساختن آینده ای روشن برای زنان در فناوری، می توان زنان و مردان را آموزش داد تا تعصبات نیمه آگاهانه را شناسایی و اصلاح کنند. مدیران باید از برخورد و رفتار صحیح با کارمندان خانم اطمینان حاصل کنند.