استفاده از صدا در واسط کاربری می تواند موجب جلب توجه آنی شده و لایه ظریفی  از اطلاعات را به تعامل واسط کاربری بیافزاید. همچنین می تواند رخ دان یک رخداد مهم را بی آنکه به نگاه کردن به صفحه نمایش نیاز باشد به شما اطلاع دهد و بدین ترتیب تعامل با صفحه نمایش را برای شما خوشایند کند.

صرفنظر از نوع کانتکست، اجرا و پیاده سازی صدا در واسط کاربری باید با دقت بسیاری انجام شود. ما در دورانی زندگی میکنیم که اپلیکیشن ها و سرویس های بیشماری توجه ما را می طلبند و صدا می تواند نقشی بسیار حیاتی و مهم در تجربه کاربری بازی کند.

صدا در واسط کاربری برای تمام واسط های دیجیتال از جمله ماشین ظرفشویی، اتومبیل یا گوشی های موبایل قابل استفاده است. اگر واسط های دیجیتال را بعنوان کل درنظر بگیریم با توجه به وب سایت های رومیزی(دسکتاپ) کاملا صامت و بی صدا چشم انداز بسیار زیبایی پیش رویمان است. وب سایت های رومیزی بسبب کنترل ناچیز طراح بر کانتکست، در طراحی صدا با چالش های قابل توجه ای مواجه هستند اما در تمام انواع واسط های دیجیتال استفاده از صدا در واسط کاربری پتانسیل بالایی در بهبود تجربه کاربری و تحسین برند شما دارند. بعنوان طراح صدا در واسط کاربری و تجربه کاربری و با سیزده سال تجربه کار برای شرکت هایی همچون نوکیا و مایکروسافت تمایل دارم برخی از تجاربی که در طی این سال ها بدست آورده ام را با شما سهیم شوم.

سکوت طلایی.

بعنوان یک طراح صدا شاید تصور کنید با سکوت میانه ای ندارم. محیط اطراف ما با انواع صداهای طبیعی و غیرطبیعی احاطه شده است و ما برای شنیده شدن خودمان نیازی به بالا بردن صدایمان نداریم. صداهای غیرضروری به سرعت آزاردهنده شده و موجب برقراری ارتباط منفی با محصول، اپلیکیشن یا وب سایت میشوند. طراحی هوشمندانه صدا تنها به ایجاد صداهای باکیفیت خلاصه نمیشود. طراحی هوشمندانه صدا به این معنی است که طراح صدا می بایست درجاییکه به صدا نیاز است و یا جاییکه به صدا نیاز نیست با طراحان تجربه کاربری و واسط کاربری همکاری نزدیک داشته باشد. درصورت طراحی و اجرای صداهای واسط کاربری اطمینان حاصل کنید امکان به سادگی خاموش کردن آن برای کاربران فراهم شده باشد. در برخی موارد مانند طراحی وب سایت بهتر است صداهای کاربری بطور قراردادی خاموش باشند.

طراحی اصول برای یکی و همه.

 تفاوتی نمیکند طراح چه چیزی هستید درهرصورت کاری که انجام میدهید طراحی یک تجربه است. امروزه هنگامیکه از طراحی صحبت میکنیم صرفا منظور یک طراحی زیبا یا بسیارخوب نیست. بلکه از ظاهر زیبای یک طراحی فراتر رفته و به نحوه ی تعامل با محصول، کارایی و احساسی که به کاربر منتقل میکند اشاره داریم. صدا می تواند بر تمام موارد نامبرده تاثیر بسیاری داشته باشد بنابراین اجرای درست آن بسیار مهم و حیاتی است. اگر برای تمام سطوح طراحی ازجمله طراحی صدا از اصول و قوانین یکسان پیروی میکنید دراینصورت انسجام در پیام برند و وضوح در طراحی خود را تضمین کرده اید. بازتاب تجربه کاربری یا اصول طراحی سطح بالا در صدا فرایندی ضروری و حتمی نیست بلکه نحوه ی تفسیر این قوانین در دیدگاه طراحی صدا است که اهمیت دارد. به مثال زیر دقت کنید:

​

اهیت جزییات.

اگر تمایل دارید طراحی شما درسطح جهانی باشد باید به کوچکترین جزییات توجه کنید. تمام المان ها باید با مهارت کامل طراحی شوند و صدا بویژه صداهای واسط کاربری از این قاعده مستثنی نیستند. درخصوص صداها باید به ظریفترین نکات مانند صدای کلیک، نوتیفیکیشن پس زمینه و غیره توجه داشت. تمام صداها باید با مهارت کامل و بدون نقص برای محیط و بافت مورد نظر طراحی و بهینه شوند. بهتر است ابتدا صداها تست شده و برای تضمین بهترین کارایی هرگونه پیوند ناخواسته را حذف کنید. اگر صدای تولید شده در انجام وظیفه ای که برای آن درنظر گرفته شده موفق نباشد از طریق تست مشخص میشود. توصیه میشود در طراحی صداها از اغراق نیز بپرهیزید زیرا هدف اصلی از طراحی صدا در واسط کاربری کارایی است و نه لزوما جلب توجه.

صدای برند.

هنگامیکه به "صدای برند" می اندیشیم فضا و فرصت های مناسبی برای کارکردن روی طراحی صدا را می یابیم. بعنوان مثال صدایی خلق کنید که احساس و شخصیت مشخصی دارد و یا صداییکه قابلیت استفاده در مارکتینگ را داشته باشد و درعین حال بعنوان صدای برند یا محصول شما شناخته شود مانند صدای آهنگ نوتیفیکیشن سامسونگ یا صدای "چکه آب" در اپلیکیشن توییتر. به این ترتیب وارد قلمرو دیگری تحت عنوان "برندینگ صوتی/شنیداری" میشونیم که خود مبحثی کلان است. امروزه برندینگ شنیداری صرفا خلق صدایی بیاد ماندنی نیست بلکه عبارت است از داشتن رویکردی کلی نگر و جزیی به تمام موارد صوتی حول و حوش برند و محصولات شما. در حقیقت صداهای واسط کاربری عبارتند از مجموعه ی اصوات برای محصول، اپلیکیشن یا وب سایت و همچنین صداهایی که بازتاب دهنده برند شما می باشند.

صدای برند یعنی داشتن یک استراتژی واضح با برند خود همانطور که برند، اصول و ایده های طراحی رشد و تکامل می یابند صداها نیز باید تکامل یابند. اما سعی کنید بجای معرفی و تولید اصوات کاملا جدید همان صداهای پیشین را توسعه دهید. تغییر صداهای آشنا برای کاربران آزاردهنده است.

صدا، جزیی از پروسه طراحی.

با در نظر گرفتن سلایق مختلف صدای خوب از نظر افراد مختلف متفاوت است. اما اکثر افراد در تشخیص صدای بد واسط کاربری با هم توافق دارند. بعنوان مثال صدایی که کاربران از تعامل در حال انجام منحرف میسازد قطعا صدای خوشایندی محسوب نمیشود. مشخصات و کیفیت صداها سلیقه ای و شخصی است اما هنگامیکه صحبت از صدای واسط کاربری به میان می آید هرصدا باید هدف روشنی داشته و با کارایی مدنظر تطابق داشته باشد.

درپایان به طراحان توسعه میکنم صدا را در پروسه کلی طراحی خود بگنجانند.طراحی صدا و بویژه صدای واسط کاربری هنری واقعی بوده و باید بیش از پیش به آن بها داده شود. طراحان رابط کاربری، تعامل و تجربه کاربری همگی همکاری نزدیکی با یکدیگر دارند پس چرا طراحان صدا را در این همکاری مشارکت ندهند؟ صدا ابزاری قدرتمند است و اگر در جای درستی از طراحی قرار بگیرد کل طراحی را تحت تاثیر قرار داده، برند را استحکام بخشیده و کارایی و تجربه کاربری را ارتقا میدهد.